دست نوشته های یک ذهن پراکنده

من می اندیشم پس هستم،چون هستم شک می کنم،چون شک می کنم باید جستجو کنم،چون جسنجو می کنم،امکان دارد خطا کنم، پس حق خطا دارم

دست نوشته های یک ذهن پراکنده

من می اندیشم پس هستم،چون هستم شک می کنم،چون شک می کنم باید جستجو کنم،چون جسنجو می کنم،امکان دارد خطا کنم، پس حق خطا دارم

حال و هوی دختر پاییری با شروع پاییز

دیدن بچه های مدرسه ای که کیف و کفش ها و لباسهاشون هنوز بوی نویی و تمیزی می ده... 

دیدن خنده هاشون و هجوم آوردنشون به بیرون از مدرسه وقتی مدرسه تموم می شه .... 

حس کردن خنک شدن های نیمه شب 

بوی پیچیده تو هوا 

همه و همه نشون می دن که پاییز دوست داشتنی من از راه رسیده 

گرچه خوب شروعش نکردم؛گرچه تمام دلتنگی ها و نیازهام رو با فریاد و بهونه نشون دادم 

اما با خودم عهد کردم؛دیشب با خودم عهد کردم بشم دختر پاییزی ایده آل خودم............. 

مدتی زیاد درگیر دیگران بودم................

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد