یلدا همیشه من رو به یاد دختر بچه ای می ندازه که موهای سیاه مجعدش تا روی شونه هاش ریخته و با چشمهای درشت مشکیش لبخند می زنه و از این سمت به اون سمت راه می ره و عروسک خودش رو روی زمین می کشه
دختری که همیشه توی رویاهام داشتم و اون رو یلدای مامان صدا زدم....
پاییز و زمستون رو همیشه دوست داشتم با اینکه از سرما بیزارم اما این دو فصل سال رو خیلی دوست دارم و به طرز عجیبی توانایی ها و فعالیت هام تو این مدت سال بیشتر می شه
شب یلدا همیشه برام همراه با فال حافظ و آجیل و سفره ی قشنگی بوده که مامان می چیده
اما امسال فرق داره.....
امسال شب یلدا برای من مفهومش فرق داره
امسال بابای یلدای رویاهای من کنارمه ...
امسال فال حافظی که می گیرم با هرسال فرق داره
امسال بلندترین شب سال رو با عاشقترین قلب جشن می گیرم
امسال ...........
یلدای همه خوش.......................
سلام
چه قشنگ
چه ناز
مرسی