دست نوشته های یک ذهن پراکنده

من می اندیشم پس هستم،چون هستم شک می کنم،چون شک می کنم باید جستجو کنم،چون جسنجو می کنم،امکان دارد خطا کنم، پس حق خطا دارم

دست نوشته های یک ذهن پراکنده

من می اندیشم پس هستم،چون هستم شک می کنم،چون شک می کنم باید جستجو کنم،چون جسنجو می کنم،امکان دارد خطا کنم، پس حق خطا دارم

من بودن یا نبودن؟؟؟

زمان می برد تا باور کنم برای برنده شدن باید بر روی برخی احساسات پا بگذارم.....

من بودن زیادی گاهی برایم دشوار تمام می شود، اما گذشتن از این من نیز، برایم همتای مرگ است.

نظرات 2 + ارسال نظر
بوسه یکشنبه 30 دی‌ماه سال 1386 ساعت 03:56 ب.ظ http://www.bose.blogsky.com

چه کوتاه و زیبا
مثل تمام لحظه های خوش دنیا....
هر روز بیشتر باور می کنم
باور اینکه اگر چشماهیم را باز کنم
در اطرافم کسانی اند که اگر چه مثل من نباشند
یا من مانن آنها نباشم
حال و هوای هم را داریم....

رفیق تمام لحظه های خوشی و بدی تو... (بوسه)

نگار یکشنبه 30 دی‌ماه سال 1386 ساعت 03:57 ب.ظ http://www.jootii.blogsky.com

سلام
گذشتن از من سخت نیست
واسه رسیدن به هدف این اولین قدم

مطمئن باش که پیروزی از آن توِ .....

جاوید بمانی....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد