-دو روز اخیر عجیب بد خلق و گرفته ام...
-هیچ بهانه قابل توجیهی در اطرافم نیست...فقط بی حوصله ام و دلم می خواد غر بزنم و عصبی باشم و مثل بچه ها پا بکوبم زمین و با هیچ کس حرف نزنم و از هیچ کس تعریفی نشنوم و فقط من باشم و من...دوست دارم بخوابم و چشمهام رو ببندم و فقط خواب هاب آروم ببینم
-خواهری بعد از ۲-۳ ماه داره میاد و من باز هم بداخلاقم...دوست ندارم وقت هایی که پیش ماست من بی حوصله باشم و رو تخت دراز بکشم مثل انسانهای بیکار
-دلتنگی رو هم باید به این روزها اضافه کنم...وابسته شدم و کمی تا قسمتی از ترس تکرار گذشته از حسی که دارم می ترسم...
-با اینکه هیچ چیز با گذشته قابل قیاس نیست نه من آدم سابقم..نه دیگری یکی مثل گذشته ها
-این روزها به اندازه تمام سال شیرین و شکلات و کیک خوردم..میلیم به خوراکیهای شیرین بسیار زیاده و عجیب اشتها دارم...
-احتمالاْ به زودی حس بدی ناشی از اضافه وزن رو هم خواهم گرفت و تمام وزنی رو که کم کردم جبران خواهم کرد............